به یادت بودم ویادم نبودی گرفتارت شدم بامن نبودی
به پایت از همه عالم گذشتم به دورم گشتمت اما نبودی!
به یادت عشق ها افسانه کردم به شوقت خانه ها ویرانه کردم
گذشتم از دو صد یاران دیرین نهایت آن که می باید نبودی!
به هر شهری که تو رفتی رسیدم کنارت هم نقاب تو خریدم
گرفتم دیده ها را من ندیده ولی آنی که می گفتی نبودی!
سر انجام همه غم هات بودم دلت این جا نه،اما یادت بودم
شدم هم رنگ روزای سرابت چه صد افسوس که تو با من نبودی!
"وب فرمانداری عشق" پریا
نظرات شما عزیزان:
jalal 
ساعت14:57---26 مرداد 1391
veb khoobi dari.gif)
be ma ham sar bezan
nazanin 
ساعت14:22---18 تير 1391
دلم برای تنهایی میسوزد چرا هیچکس
او را دوست ندارد مگر او
چه گناهی کرده که تنها شده
جرم تنهایی چیست که هیچکس
او را نمیخواهد دیشب تنهایی از
اتاقم گذشت دنبالش دویدم ولی
او رفته بود.تنهای تنها نیمه شب
او را مرده کنار حوض خانه
پیدا کردم از گریه چشمانش قرمز
بود برایش گریستم آخر او از تنهایی
مرده بود تنهایی مردو من
تنها تر شدم....
|